♀دختر ساده...♀

خنده داره....

خــنده داره . . .

مـــا آدمـا هــنـوز هــــم مـثــل بچــگیمـــون . . .

هــــر کـی کــه بیشــتـــر بـاهــامـــــون بـازی کـنه رو . . .

بیشــتر دوســتـش داریـــــم . . . !

 

+ نوشته شده در سه شنبه 24 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 19:38 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

خوبم...

کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره؟

و تو جواب میدی “خوبم!

کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: 

میدونم خوب نیستی…

 

+ نوشته شده در سه شنبه 17 / 9 / 1392برچسب:کاش اون لحظه,میدنم خوب نیستی,حالت چطوره, ساعت 21:39 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

یک فنجان چای داغ

دلم نه عشق میخواهد....

نه دروغ های قشنگ...

نه ادعا های بزرگ...

نه بزرگ های پر ادعا...

دلم یک فنجان چای داغ میخواهد

و یک دوست !!!

که بشود با او حرف زد

 و پشیمان نشد...

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 15 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 13:56 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

خسته ام ...

نـہ از اومـدטּ کسـے ذوق زده میشم ،

نہ کسے از ڪنآرمـ بره حوصلـہ دارمــ نآزشو بـخـرمــ ڪہ بـرگرده ...

مـטּ آدمــ بے احسآسے نیستمـ !

مـטּ بے معرفـتــ و نآمرد نیستمــ ...

فقط خستہ امــ ...

از همـہ چے !

چون یہ زمآنے ڪسآیے وارد زنـدگیم شـدטּ

ڪـہ یہ سرے بـآورامو از بیـטּ بـردטּ ...

 

+ نوشته شده در یک شنبه 15 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 1:13 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

روزای بارونی...

روزهای بارونی رو خیلی دوست دارم!

چون معلوم نمیشه منتظر تاکسی هستی

یا آواره ی خیابونا...؟!

بخار توی هوا مال سرماست یا دود سیگار...؟!

روی گونه هات اشکه یا دونه های بارون...؟

 

+ نوشته شده در یک شنبه 14 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 23:55 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

بیخیال...

ڪسـے ڪــﮧ زیــآב تـو פـَـرفــآشــ میگــــﮧ بــیـפֿـیــآلــ

بیشتـَـر اَز هـمــﮧ فـِـڪــر و פֿـیــآلــ בآرهـ فـَقـَـط

בیگــﮧ פـوصلـــﮧ ے بـَـפـثـــ نـَـבآرهـ چــوלּ פֿـَستـَستــ !

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 14 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 20:18 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

یاد گرفتم

کم کم یاد گرفتم وقتی درجواب هزار بار گفتن:

"دوست دارم" هزار بار "مرسی" را میشنوم

بفهمم دوستم ندارد و هرگز دوستم نداشته...

که اگر غیر این بود

به خودش زحمت یک بار گفتن

"من هم دوستت دارم" را میداد

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 14 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 14:42 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

خداحافظ....

چرا آدما نمیدونن بعضی وقتا خداحافظی یعنی:

"نذار برم"یعنی"برم گردون"...

سخت بغلم کن...

سرمو بچسبون به سینه ات...

بگو:"خداحافظ و زهرمار!

بیخود کردی میگی خداحافظ!

مگه میذارم بری؟!

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 14 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 14:8 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

کاش میفهمیدی...

 

 

کـاش مـی فـهـمیـدی .... 

قـهـر میـکنم تـا دسـتـم را مـحـکمتر بگیـری

و بـلـنـدتـر بـگـویی: بـمان...

 نـه ایـنـکـه شـانـه بـالا بـیـنـدازی ؛

و آرام بـگویـى: هـر طور راحـتـى ... !

 

 

+ نوشته شده در جمعه 13 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 20:59 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

گاهی دلت می خواهد...

 

گاهی دلت میخواهد همه ی بغضهایت از توی نگاهت خونده بشن ....

میدونی که جسارت گفتن کلمه هارو نداری ....

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل : چیزی شده ؟؟؟

اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی

و 

با لبخندی سرد میگی : نه هیچی ....

 

+ نوشته شده در جمعه 13 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 20:47 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

آدامس ها...

آدامس ها بزرگترین اساتید معنویت هستند

از کودکیمان تلاش می کنند به ما بفهمانند

”هیچ شیرینی ای ماندگار نیست . . . “

 

 

 

+ نوشته شده در جمعه 13 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 20:33 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

باجنبه...

هرجا تحقیر شدم...

با صدای بلند خندیدمـــــــ

همه مرا باجنبه خواندند!!!

اما

هیچکس نفهمیدکه...

بلند خندیدم تاصدای شکستن قلبم را نشنوند...

 

+ نوشته شده در جمعه 13 / 9 / 1392برچسب:, ساعت 20:18 توسط ♥ÐØΚΗτã®É ŠÃÐê♥ |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد